نقش نفت در سازش تهران-ریاض

سفر عبداللهیان به پکن و دیدار با فرحان گام دیگری در یک مسیر پیچیده است که ادامه موفق آن می‌تواند معادلات سیاسی، امنیتی و تجاری منطقه را دستخوش تغییراتی بی‌سابقه و مثبت کند

با دیدار روز پنجشنبه ۶ ماه مارس فیصل بن فرحان، وزیر امور خارجه عربستان سعودی، و حسین امیرعبداللهیان، همتای ایرانی او، در پکن تلاش‌های چین برای تنش‌زدایی در مناسبات تهران و ریاض دست‌کم در سطح تشریفات سیاسی، وارد مرحله تازه‌ای شد؛ در حالی که انبوه موانع عادی‌سازی مناسبات دو کشور در عمل، نیازمند ادامه گفت‌وگوهای کارشناسی پیچیده و رسیدن به توافق‌های موضوعی است.

در شماری از محافل سیاسی منطقه به‌خصوص رسانه‌های آسیایی، موفقیت ابتکار سیاسی و میانجیگری چین را به حساب قدرت و نفوذ پکن در تهران و ریاض واریز کردند و شماری آن را ناشی از ضعف دیپلماسی آمریکا دانستند؛ البته گفته شد این تلاش‌ها یا با اعلام موافقت پشت‌پرده آمریکا صورت گرفته یا حتی نقش میانجیگری پکن ابتدا در واشنگتن طراحی و بعد به طرف‌های مربوط ابلاغ شده است!

در پاسخ به چنین تحلیلی، باید پرسید اگر دیپلماسی قدرقدرت آمریکا تا این اندازه دارای ظرفیت و نفوذ است، چرا تاکنون از زدن چنین گلی بر سر مذاکرات اتمی با تهران و احیای برجام بازمانده است؟

نتیجه‌گیری دیگری که در رابطه با موفقیت ابتکار پکن می‌توان برشمرد، آسیب‌پذیری و ضعف‌های متقابل تهران و ریاض و در نتیجه رضایت دادن به فشارهای چین و قبول عبور موقت از اختلاف‌های فی‌مابین و اعلام نوعی آتش‌بس در جامه تنش‌زدایی بین دو کشور است.

عربستان سعودی از زمان فعال شدن جمهوری اسلامی در جنگ یمن، برای چیره شدن بر حوثی‌های شورشی منابع چشمگیری را به کار گرفت ولی همچنان در مقابل حملات موشکی و پهپادی مستقیم جمهوری اسلامی و اقدام‌های مشابه حوثی‌ها خود را آسیب‌پذیر می‌بیند.

از زمان قتل خاشقچی، روزنامه‌نویس سعودی، در اکتبر ۲۰۱۸، مناسبات واشنگتن و ریاض در وضعیتی انتقادی قرار داشت و تحویل شماری از نیازهای دفاعی مورددرخواست عربستان سعودی با مانع‌تراشی‌های دولت و کنگره آمریکا مواجه شد.

دور شدن نسبی ریاض از واشنگتن آسیب‌پذیری‌های عربستان سعودی را افزایش داد و امروز ریاض به دنبال ایجاد توازن در معادلات امنیتی خود و کاهش تکیه بر آمریکا است.

تهران نیز به دلیل پشتیبانی محاسبه‌نشده از پوتین در جنگ اوکراین و همچنین در نتیجه خیزش برانداز داخلی که مرحله تازه آن هفت ماه پیش آغاز شد، خود را در وضعیتی شکننده و آسیب‌پذیر می‌دید. در این شرایط، حتی پیامدهای روانی عادی‌سازی مناسبات سیاسی با ریاض هم می‌تواند به داخل ایران و در جهت تحکیم موقعیت حکومت، پیام‌های مثبتی بفرستد.

از جمله نتایج کوتاه‌مدت سازش دولت سعودی با تهران، توافق حوثی‌ها برای مبادله زندانیان سیاسی در یمن است که ۲۴ ساعت بعد از انتشار خبر توافق پکن بین تهران و ریاض صورت گرفت.

چنانچه گام نخست مبادله زندانیان در یمن تا مرحله ماندگار شدن آتش‌بس کنونی طرف‌های جنگ مخربی که تاکنون ۱۵۰ هزار کشته و صدها هزار مجروح و چند میلیون آواره به جا گذاشته، ادامه یابد و بعد به صلح برسد، که به نوبه خود انتظار زیادی است، چین می‌تواند به کمک دو قدرت مسلمان منطقه نفوذ خود را تا اریتره مسلمان در آفریقا بسط دهد و با کمک پایگاهی که در جیبوتی دارد، سیطره خود در آن منطقه بااهمیت را تثبیت کند.

با طرحی مشابه این بار در مسیر پاکستان، همکاری عربستان سعودی و جمهوری اسلامی با سرکردگی چین می‌تواند دولت اسلام‌آباد را با جریان تازه همسوتر کند و با استفاده از نفوذ سه‌جانبه کشورهای منطقه، وضعیت افغانستان را تثبیت و راه دسترسی چین از راه زمین به منطقه را برقرار و یکی از هدف‌های راهبردی پکن برای توسعه تجارت در مسیر طرح «یک کمربند-یک راه» را تامین کند.

نکته قابل‌توجه در همکاری عربستان سعودی و ایران، دو کشور رقیب مسلمان، با چین مخالفت نکردن یا حتی انتقاد نکردن دولت‌های متبوع آن‌ها از سرکوب اویغورهای مسلمان از سوی دولت پکن است. چین هم این مداخله نکردن را در جای خود قدر می‌شناسد. نشانه این درک و تقدیر از آن، استقبال از تصمیم عربستان سعودی برای پیوستن نمادین به پیمان همکاری‌های شانگهای به عنوان عضو مستمع است.

البته راه رسیدن مثلث همکاری‌های چین، ایران و عربستان سعودی به هدف‌های بزرگ‌تر و ماندگار شدن دستاوردهای چنین همکاری‌هایی به‌هیچ وجه هموار نیست؛ اسرائیل از عادی‌سازی روابط تهران‌ــ‌ریاض خشنود نیست، فعالیت‌های اتمی مشکوک به داشتن ابعاد نظامی ایران و تداوم علاقه تهران به حفظ جای‌پاهای کنونی در سوریه، عراق و لبنان هم مزید بر علت‌اند.

رقابت شیعی‌ــ‌سنی بین تهران و ریاض که از روز شکل گرفتن جمهوری اسلامی پدید آمد، نیز همچنان مناسبات دوستانه دو کشور را تهدید می‌کند.

اگرچه جمهوری اسلامی با پیگیری برنامه مخرب اتمی و قرار گرفتن در شمول تحریم‌های غرب ظرفیت صادرات نفت خام ایران را عملا از میان برد و قدرت راهبردی ناشی از چنین ظرفیتی را به صفر رساند، منابع نفتی خام بااهمیت ایران که حجم آن حدود سه برابر ذخایر قابل‌بهره‌برداری نفت خام روسیه است، همچنان ایران را به عنوان یک قدرت نفتی در جهان معرفی می‌کند.

ایران با افزایش تولید و صادرات نفت می‌تواند از وضعیت چرخ پنجم در بازارهای نفتی خارج و بار دیگر به یک قدرت نفتی تبدیل شود.

همسایگان نفتی ایران چنین تغییری را بر نمی‌تابند، هرچند چین به عنوان بزرگ‌ترین واردکننده نفت خام در جهان از رقابت بین فروشندگان نفت خام استقبال می‌کند.

طی دو سال گذشته، به دلیل افزایش صادرات نفت عربستان سعودی به چین، پکن با فاصله زیاد به بزرگ‌ترین شریک تجاری ریاض تبدیل شد. مطابق تازه‌ترین آمار، حجم قابل پیش‌بینی تجارت خارجی عربستان و چین طی سال ۲۰۲۳ به ۱۰۰ میلیارد دلار خواهد رسید که از مجموع تجارت خارجی عربستان سعودی با آمریکا و اتحادیه اروپا بیشتر است.

عربستان سعودی روزانه حدود ۱.۸ میلیون بشکه از هفت میلیون بشکه نفت صادراتی خود را به پالایشگاه‌های چین عرضه می‌کند و مصمم است از ترکیب ظرفیت فروش نفت و قدرت خرید از چین به عنوان اهرم قدرت در مناسبات سیاست خارجی خود بهره گیرد و کاربرد آن را افزایش دهد.

تصمیم به کاهش تا یک میلیون بشکه تولید نفت خام اوپک‌پلاس اندکی بعد از توافق اخیر با تهران و افزایش ۳۰ سنت قیمت فروش هر بشکه نفت عربستان سعودی نشان می‌دهد که ریاض با حرکت دادن مهره‌های سیاسی خود در فکر امتیاز گرفتن است.

با وجود افزایش هفت درصدی نسبت به سال پیشین، در سال ۲۰۲۲ تجارت خارجی چین و ایران ۱۵.۷۹۵ میلیارد دلار براورد شد که در مقایسه با حجم تجارت با عربستان سعودی ناچیز به نظر می‌رسد.

با وجود تحریم‌ها، چین روزانه تا ۷۰۰ هزار بشکه نفت از ایران وارد می‌کند و علاقه‌مند است در صورت برداشته شدن تحریم‌های اتمی، ایران را به رقیبی جدی‌تر در بازار نفتی خود تبدیل کند.

عربستان سعودی که به دفاع از سهم خود در بازار فروش چین مصمم است، چنین رقابتی را همسو با منافع تجاری خود نمی‌بیند.

جای تعجب نیست که روسیه نیز ایران را رقیبی در بازار فروش نفت چین ببیند و با استفاده از تمام ترفندهای پیدا و پنهان، از تبدیل شدن ایران به یک قدرت صادرکننده نفت پیشگیری کند؛ طرحی که تا پیش از حمله نظامی به اوکراین در مورد ایران اجرا شد و تهران را از تبدیل شدن به یک صادرکننده جهانی گاز بازداشت.

سفر عبداللهیان به پکن و دیدار با فرحان گام دیگری در یک مسیر پیچیده است که ادامه موفق آن می‌تواند معادلات سیاسی، امنیتی و تجاری منطقه را دستخوش تغییراتی بی‌سابقه و مثبت کند؛ تغییراتی که با نظم نوین در منطقه و قدرت گرفتن جهانی چین همسو است و لزوما تحت‌تاثیر تعیین‌کننده غرب قرار ندارد.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه